191 / در لفافه می گویم دوستت دارم!
مادر
هرچند قلمم هنوز انقدر قد نکشیده
که برای تو بنویسد
اما مثل همیشه جسارت هایم را ببخش
بگذار پای بچگیم
قربان آن حریمی که بینمان همیشه بود
قربان دستانت که همیشه انشاهایم را می نوشت
قربان آن روز که برایت چای آوردم و آشتی کردیم بعد از آن قهر مسخره ام
قربان پینه دستانت از قالی بافی های مدام
قربان شوخی هایت که بی محاباست
قربان غرورت که خاص خودت است
قربان قناعتت که زبانزد است
قربان صوت زیبای تلاوت قرآنت
قربان دست خطتت که قشنگ ترین خط دنیاست
قربان دل شکسته ی داغ برادردیده ات
هرچند که هیچ گاه نتوانستم بگویمت
اما می دانم که دل نگاره هایم را می خوانی
قربان چشمانت
بگذار از اینجا هم بگویم که بی نهایت دوستت دارم مادر
قربان مهربانیت
کف پایت را می بوسم!
... ادامه دارد!
سلام و سیب و سعادت!