کامنت جناب آقای معتمدی!

Aquilegia گل


با سلام!

نظر این رهگذر را خواندم به او بگویید زمانی این معما حل خواهد شد که این بیدگل و مردمش را به حال خود 

بگذارند و این جماعت بتوانند زندگی که دوست دارند را برای خود فراهم سازند آن وقت ببینید که کسانی دیگر 

هم برای افتخار داریم.

آن کارخانه دار اگر موفق شده خودش بوده نه آدم کسی دیگر و نه تابع یه مش اراجیفی که برخی اسمش را 

قانون و شرع نامیده اند و با این حربه اسباب تسلط و تحکیم پایه های قدرت خود را فراهم ساخته اند.

بها دادن به قشری که مملو از پتانسیل هایی است که حتی می تواند یک شهر را مدیریت کند کجاست 

و در نزد کدام یک از آنهایی که حضورشان را همیشه و در هر محفلی می بینی یافت می شود.

هر جلسه ای گرفته شد عده ای محدود دعوت شدند و خودشان تصمیم گرفتند و افرادی را پیدا کردند که 

هم رأیشان باشند و مجری طرح هایی که اگر پول یه عده ای دیگر نبود اصلا قابلیت اجرایی نداشت.

چون تو یک رهگذری پس بگذار تا بگذریم.