سطری به یادگار

سلام

بسیار خرسندم که چنین همشهریان فرهیخته ای دارم.

به جرات می توانم بگویم بیش از 12 سال است که وبگردی می کنم و به خواندن مطالب وبلاگ ها 

علاقه وافری دارم. 

از وبلاگ های همشهریانم دو تا وبلاگ خیلی سر می زنم و و اقعا به روزشدنشان برایم مهم است. 

یکی وبلاگ و اما بعد دوستم جناب اقای عنایتی و دیگری وبلاگ سطری به یادگار شما.

همیشه احساسم این بوده که هستند افرادی که بسیار بزرگ فکر می کنند و همیشه مصاحبت با انان 

برایم لذت بخش می باشد. اگر محدودیت های روابط با جنس مخالف مخصوصا در شهرستان ما 

و بخصوص در ان فضای مخوف تفکیک جنسیتی لحاظ شده نبود حتما دوست داشتم در جلسه نیک اندیشان 

با دوستان وبلاگ نویسم بخصوص شما بیشتر اشنا شوم. 

جلسه خوبی بود و می توانست پربار تر برگزار گردد. شاید یک نوع تبلیغات برای شهرک نشینان بود 

و یک نوع تجلیل از غنی در برابر فقیر. شاید به رخ کشیدن اسم های تکراری از 10 سال پیش تا کنون 

در گوشم مثل حاج تقی رحمانی و ناظمی و پورابراهیمی و اسماعیلی و...

دیگر خسته شده باشم و هیچگاه منکر تاثیر خوبشان در تمام فضای شهرستان نشده ام. 

خدا اجرشان بدهد ولی قشر فرهیخته ی ما چه کرده اند؟

اصلا بازخورد این جلسه قرار است چه باشد؟ نتیجه اش چه شد؟

فقط روبوسی و دید و بازدید عید...

خیلی کارها می شد کرد و این جلسه را مقدماتی برای جلسات تخصصی تر بعدی. 

کسی خواست که فکرها منتقل شود و اصلا برای ایده ها ارزشی قایل شد؟

چرا باید دنبال رو حرف های دیگران باید برویم؟

چرا فقط باید از اسامی خاصی تجلیل کرد؟

چرا مجبوریم بزرگان شهرمان ادمهای خاصی باشند؟

چرا نسل امروز بیدگل ما به هیچ جا نرسیده است علی رغم تحصیلات عالیه نسبتا مطلوب؟

چرا هنوز حسین شریفی برای ما مرد بزرگ و دست نیافتنی است؟

هنوز همان اسم های تکراری 10 سال قبل مثل حسین شریفی مثل دکتر اسلامی..

تو رو خدا اسم تازه ای شنیده ای شما؟

فقط دکتر تمسکی امثال اضافه شد که من خوب می شناسمش و قرار نیست جای خاصی را بگیرد.

نسل تنبلی داریم. فکر می کند دو کلاس درس بخونه دیگه تمومه.

می شینه پولدارای شهر را نکوهش می کنه که من مثلا رفتم دنبال درس و اونا راحت پولدار شدن 

و کار حسابی را اونا کردن و نه ما. همش همینه خانم. هیچ کسی درست هدایت نمی کنه. 

تنها نکته جالب برای من شخصیت موبد بیدگلی بود که ممنون می شم شما با توجه به تخصصتون 

بیشتر موشکافانه کنید ایشون را و صحبت های تامل انگیز تیمسار منصوری نماینده محبوب و الحق 

با نفوذ شهرمون را. 

کاش کارگروه های تخصصی تشکیل می شد و توی همون جلسه عضو گیری می کردن 

و هزار کار می شد ایجاد کرد. 

طرح زیاده مثل استحصال منیزیم از شورابه های دریاچه و هزاران کاربرد ماسه بادی های شهرمون 

که می شه عناصر نادر خاکی زیادی ازشون استحصال کرد و هزار پروژه دیگه. 

البته ما هم سستی می کنیم ولی خودتون می دونید زندگی ها سخت شده و خسته شدیم از بس کار مفتی کردیم. 

ولی خداییش اگر کسی کمک می خواست من بودم و همیشه هستم. 

برای شهرم و برای کارای زیادی که می شه انجام داد. 

توی دنیا ماسه بادی ها زیادی کار شده روی دریاچه های شور دنیا کارای زیادی شده.

خیلی می شه پروژه فوق لیسانس و دکترا کار کرد ولی باید با برنامه باشه. 

با هدف و از یک جای مشخص. اونجا می تونست همین محفل باشه. 

همش فکر می کنیم فرهنگ یعنی صباحی و شعر و ادب و مسعود فرزانگان و ...

آره فرهنگ یعنی تمام علم و دانش یک شهر در خدمت توسعه اش. 

دانش باید بنیادی باشه دارای زیرساخت. شهرک تا کی قراره باسمون نون بیاره تا 10 سال دیگه فوقش. 

فرش چینی که بیاد توی بازار اونا هم کساد می کنه. بعدش قراره شهرمون چیکار بکنه.

اصلا برنامه ریزی کردیم. صباحی خوبه ولی اگه قرار نباشه در کنارش از کسان دیگری تقدیر بشه. 

صباحی قرار نیست برندی برای یه عده محدود و خاص بشه. 

صباحی باید برای جوونای شهرمون باشه خیلی حرفه بماند تا بعد. کلا تریپ عوض شده.

قبلا پولدارا می گفتن ما پولداریم بقیه را بی خیال. 

حالا اومدن صباحی بازی می کنن برای معروفیت خودشون. خودشون را اهل ذوق و ادب هم نشون می دن. 

مثل بالایی ها که میرن یه دکترای قلابی می گیرن...

________________________

پرنیان نوشت: با تشکر از جناب رهگذر که هم لطفشان شامل حال حقیر است 

و هم نظر خودشان را در اختیار ما قرار دادند تا روند تحلیل همایش نیک اندیشان توسعه بهتر و سریع تر ادامه یابد!