سطری به یادگار

می گفت:

دور کعبه

نباید خالی بماند

این

سخن پیغمبر است

می گفت:

فرش زیر پایت را

اگر بفروشی

برای مکه

ضرر نکرده ای

راست می گفت!

خانه اش فرش نداشت

"پارکت" هایش را

سنگ سابان

تمیز می کردند

و مبل هایش

با کنترل باز و بسته می شد

باید کمر ِ حاجی

برای حفظ اسلام

انرژیش را حفظ کند

انقلاب که شد

مادر ِ حاجی

آش پخته بود امامزاده

و نام حاجی را

از "قیصر"

به "محمد"

تغییر داده بود

تا اسلام حفظ شود

مادرِ حاجی

دائم الذکر بود

حتی با دلاک حمامش

جز ذکر صلوات

کلمه ای رد و بدل نمی کرد

چه صاد صاد ِ زیبایی در حمام می پیچید

مادرِ حاجی

خودش از صدای خودش

کیف می کرد

امروز صبحِ زود

وقتی

بچه های "ستاره"

زن بیوه ی همسایه

آمدند زنگ ِ خانه ی حاجی را زدند

کسی نبود که از آیفون ِ تصویری ِ خانه

بچه های ستاره را ببیند

و درب ِ خانه را

باز نکند

ستاره

بچه های یتمیمش را

فرستاده بود

تا به حاجی بگویند

به اندازه ی صبحانه ی امروز

به ما پنیر بده

بقال محله

دیگر به ما نسیه نمیدهد

اما

بدشانسی ِ بچه های یتیم

ایام ذی الحجه بود

و حاجی

برای صدمین بار

مکه بود

شاید بچه های ستاره این را نمی دانستند

آری

اسلام باید حفظ شود

اطراف کعبه نباید از مسلمان خالی بماند

راستی "ستاره" هم نام مناسبی نبود

به نظر حاجی

"ستاره" هم باید اسمش عوض شود

اسلام در خطر است!

...ادامه دارد!