امروز من و فرشته تصمیم گرفتیم چشمامونو بشوییم!

البته فرشته که فکرمیکنم با چشم شسته  به دنیا اومده باشه

ملائک چشماشو براش شستن و تحویلش دادن این دنیا

خیره که میشی به آن صورت مثل ماه، دریایی رو میبینی که انتها نداره لاکردار

گمان میکنی الآنه که در دریای چشماش غرق بشی بی اونکه خودت بفهمی چه بلایی سرت آورده با آن دو نرگس جادو!

خلاصه تصمیم گرفتیم حالا که همه بدجور مشغول نگاه کردن های مختلف و متفاوت به اوضاع هستن، ما هم از غافله عقب نیفتیم و این دنیای جورواجور هزار رنگ هزار نقش رو براندازی بکنیم البته از زاویه دید خودمون!

بعد نشستیم و انواع و اقسام چشمها رو بررسی کردیم ببینیم باید چه کرد؟

چشمای عسلی .... چشمای بادومی......

چشمای باباقوری ...... چشمای لوچ ...... چشمای روشن.....

چشمای سبط روشن نزدیک به نارنجی .... چشمای قهوه ای دم به آبی ..... چشمای دودی گربه ای .... 

چشمای آهویی.......... چشمای نخوچی............

چشم بالشتی........... چشم ....

نتیجه این شد که

+ اگه چشم و هم چشمی و چشم چرونی و چشم پلشتی رو حذف کنیم با بقیه ی چشمها میشه یه جوری کنار اومد!

+ البته چشم سهرابی از همه قشنگتره / چشمهایی که در آیینه عشق خدا شسته بشن تا آیینه ی عشق خدا باشن!

+ از کنار هر رهگذری به آسونی رد نشیم.... پیرمردا... پیرزنا... بچه های معصوم.... جوونایی که خدا میدونه تو چه عالمی سیر میکنن و خنده خیلی وقته روی لباشون ننشسته.....

آدمایی که حس میکنی فقط دنبال یکی میگردن که تو امام زاده کنارشون بنشینه تا براش درد دل کنن........ 

وول خوردن گنجشکا لابلای درختا تنگ غروب..... پرواز دسته جمعی پرنده های مهاجر....... 

شاید یه وقتی به خودمون بیاییم و به خودمون بگیم انقدر خودمون رو گرفتار این زندگی روز و شب تکرار مکررات کردیم که حواسمون نیست چقدر وقته ستاره ها رو تو آسمون تماشا نکردیم....

+ از حضور حضرت تمامی شما چشم قشنگان والامقام تقاضامندیم ما را در انتخاب چشم و نگاه یاری فرمایید!

هم اکنون نیازمند باران نگاه سبزتان هستیم

سازمان توسعه شستشوی چشمها

فرشته / پرنیان... 

ادامه دارد!