پیشکش 53 / خدا و موسیقی و عشق
موسیقی حال آدم را خوب می کند
حتی اگر تا نیمه های شب قبل «قیدار امیرخانی» را خوانده باشی
و نتوانسته باشی ازش دل بکنی
و صبح زود که برای نماز بیدار شده باشی
و بعد خوابت نبرد
و به دلایلی 24 خرداد باشد
و باز، به دلایلی از سر صبح به «م ر گ» فکرکنی
و بیماری خاصی تمام ذهنت را مشغول کرده باشد
و با خودت بگویی که باید بلند شوی
و مجموعه سخنرانیهای «دکتر الهی قمشه ای» را پیدا کنی
و قسمت های راجع به «م رگ ش» را گوش کنی
که آنقدر قشنگ و لطیف و خواستنی از «م ر گ» می گوید
که آدم هوس «م رد ن» به سرش می زند!
داشتم می گفتم که
موسیقی حال آدم را خوب میکند در هر شرایطی که باشی
حتی اگر این روزها بسیار به «پرواز» فکر کرده باشی
و به این ماجرا که بار و بندیلت را نبسته ای
و در ِ گوش ِ خدا زمزمه کنی که کمکت کند
که این روزها بدجور به دستهای سبزش خیره شده ای
و بدجور به نوازش هایش محتاجی
که همیشه محتاج بوده ای
و این روزها بیشتر این راز را فهمیده ای
داشتم می گفتم که
موسیقی حال آدم را خوب میکند
البته موسیقی که از عشق برخاسته باشد
نت هایش با عشق نوشته شده باشد
و با عشق زده شده باشد
و با عشق خوانده شده باشد
موسیقی حال آدم را خوب می کند
موسیقی و عشق و خدا
موسیقی و عشق و زندگی
موسیقی و عشق و حتی «م ر گ»
موسیقی ات را که نوشیدی با جان و دل
حالا می توانی راحت باشی
می توانی نفس عمیق بکشی
می توانی زندگی کنی
می توانی اجازه دهی راحت اشکهایت صورتت را خیس کند
می توانی به عزیزترین آدم زندگیت فکر کنی
می توانی بخندی
می توانی آواز بخوانی
می توانی بروی توی حیاط و برای گنجشکان دانه بریزی
می توانی رها شوی از هرچه هست و نیست
راحت باش
هرکار دلت میخواهد بکن
حالا که خیالت از بابت خدا راحت است
حالا که خیالت از بابت خدا راحت است
حالا که خیالت از بابت خدا راحت است
حالا که مست خدا شده ای
راحت باش
و زندگیت را بکن
حتی اگر چیزی تا پایانش نمانده باشد
...ادامه دارد!
سلام و سیب و سعادت!